یک درد و دل کوتاه با خدا
تاريخ : چهار شنبه 20 فروردين 1393برچسب:خدا دل نوشته, | 20:29 | نویسنده : کوثرمسعودآبادی

خدا ،عجب واژه ی آشنایی است وقتی کسی را نداری ، وقتی چیزی هم نداری ، وقتی پاهایی خسته ودرمانده داری اما می خواهی 

دنیا را فتح کنی، وقتی قدرت حرف زدن نداری اما سکوت هم بار سنگینی دارد ، وقتی امید جایش را به ترس می دهد آرزو هایت

حسرت می شوند ووقتی به آن ها می اندیشی میگویی:آه.................

 خدایا دوستت دارم را به چند زبان بلدم اما نمی دانم چگونه بگویم که دوست داشته باشی . خدایا می دانم همیشه بامنی

 

خدایا می خواهم همیشه برایم آشنا باشی نه فقط در سختی ها .خدایا خوش به حال بندگانی که همیشه باتواندچون تویی که همیشه هستی نه کسانی که من همواره به آن ها می اندیشم

....

خدایا همیشه برایم آشنا بمان چون کسی را ندارم که تا این حد دوستم داشته باشد

.....

گرچه دلنوشته هایم همه تکراری اند اما من امیدوارم و می دانم روزی می رسد که من کسی می شوم که تو می خواهی 



نظرات شما عزیزان:

shaghayegh
ساعت20:59---20 فروردين 1393
عالییییییییییییییییییییییییی

بوووووووووووووووود

بااااااااااااااااااااااااااا اااااااااااااازم

مییییییییییییییی آم
پاسخ: مرسی ازنظرت


نفس
ساعت20:51---20 فروردين 1393
سلام من از اسم وبلاگتون خوشم اومد اومدم تو ولی دیگه نخواستم برم بیرون مخصوصا وقتی این دلنوشته رو خوندم

عالی بود کوثر جون معلومه اهل قلمی
پاسخ: ممنون ازنظرت


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: